شام غربت سر اومد تا پدر از در اومد با سر از نیزه بابا دیدن دختر اومد زود رسیدم به پیری بابا تو لباس اسیری بابا مُردم از سر به زیری بابا ای بابای خوب و غریب من ای خورشید شیب الخضیب من
شام غربت سر اومد تا پدر از در اومد با سر از نیزه بابا دیدن دختر اومد زود رسیدم به پیری بابا تو لباس اسیری بابا مُردم از سر به زیری بابا ای بابای خوب و غریب من ای خورشید شیب الخضیب من
شام غریبان حسین امشب است
اول درد و محن زینب است
طفل یتیمی ز حسین گم شده ساربان
قامت زینب ز الف خم شده ساربان
حاجتم این است که تو ای ساربان
این شتران را تو به تندی مران ساربان
چهره اش منعکس از طلعت روی زهراست
عشق بازیش از آن حال و هوایش پیداست
حضرت زینب کبری خودش اقیانوسیست
گرچه چشمان پر از گوهر نابش دریاست
اگر عباس علمدار صف کرب و بلاست
از ازل تا به ابد پرچم زینب بالاست
مادری کرد برای سه امامش زینب
پس ولایت به پرستاری او پا برجاست
سوره ی مریم قرآن نمی از تفسیرش
وسعت روح بزرگش چقدر نا پیداست
حالا میــفهمم
امـــــان از دل زینـــــب یعـــــنی چـی
"زهــــــــــرا" ، داغ علـــــی را نـــــدیـــــد
"علــــــــــی" ، داغ حســـــن را ندید
"حســـــــــن" ، داغ حســـــین را ندید
"حســــیـــــن" ، داغ رقـــیه را ندیــد
"عـــــباس" ، داغ علـــــی اصغـــــر را ندیـد
چه ڪشید ""زینـــــــب""
ڪه داغ تڪ تڪشان را به عیـــــنه دیـــــد...
امــــــــــان از دل زیــــــــــنـــــب
اللهم عجل لولیک الفرج
انا مجنون العباس بن علی
دکتر علی شریعتی:
... وقتی در صحنه حق و باطل نیستی، وقتی که شاهد عصر خودت و شهید حق و
باطل جامعه ات نیستی، هرکجا که می خواهی باش، چه به نماز ایستاده باشی، چه
به شراب نشسته باشی، هر دو یکی است.
شهادت «حضور در صحنه حق و باطل همیشه ی تاریخ » است.
همان هایی که از حیدر بریدند
حسین ابن علی را سر بریدند
نبود گر روی زهرا را نشانه
نمی زد کس به زینب تازیانه
اگر محسن چو گل پرپر نمیشد
بخون رنگین علی اصغر نمیشد
اگر فتنه نمیشد در مدینه
نمیخورد از عدو سیلی سکینه
همان حبلی که بر حبل المتین شد
غل و زنجیر زین العابدین شد
همان آتش که درب خانه پا شد
به دشت کربلا در خیمه ها شد
لعن الله علی عدوّک یا علی علیه
السلام
لعن الله
علی عدوّک یا زهرا سلام الله علیک
لعن الله
علی عدوّک یا حسین علیه السلام