شهر آبستن غمها‌ست خدا رحم کند

 

شهر این‌بار، غوغاست خدا رحم کند

 

 

بوی دود است که پیچیده، کجا می‌سوزد؟

 

نکند خانه مولاست خدا رحم کند

 

هیزم آورده که آتش بزنند این در را

 

پشت در، حضرت زهراست خدا رحم کند

 

همه جمعند و موافق که علی را ببرند

 

و علی یکه و تنهاست خدا رحم کند

 

غزلم سوخت دلم سوخت دل آقا سوخت

 

روضه ام أبیهاست خدا رحم کند