در سال 1392 و در دوران تبلیغات ریاست جمهوری خیلی از کاندیداها صحبت از برنامه چند روزه برای حل مشکلات اقتصادی کشور می‌کردند؛ ودر این بین حسن روحانی با سابقه عضویت در مجلس و هیئت رئیسه آن و ریاست 20 ساله بر مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس شورای عالی امنیت ملی و... صحبت از تشکیل دولت راستگویان و درست کاران میکرد، در تبلیغات ریاست جمهوری صحبت از برنامه 100 روزه برای حل مشکلات اقتصادی کشور مشکلاتی که از منظر آقایان همه آن بخاطر تحریم‌ها بود.




 ولی با اینکه دولت دارد کم کم وارد سومین سال فعالیت خود می‌شود دیگر خبری از برنامه100 روزه دولت نیست،و با اینکه تقریباٌ اقتصاد ایران از سال1392 وارد رکود عمیقی شده است؛ که این رکود در سال1393 و 1394 تشدید شده است؛ هنوز خبری از برنامه 100 روزه دولت برای نجات اقتصاد کشور نیست؛ ودر طول دو وسال و خورده‌ای که از عمر دولت یازدهم میگذرد؛ هر چند وقت یکبار در سخنرانی رئیس جمهور مشاده می‌کنیم رئیس جمهور مانند قهرمانان صحبت از عبور از رکود می‌کند؛ ولی هر بار با سخنان یکی از وزرایش یا معاونانش  یا مشاورانش حرف او نقض می‌شود؛ بالاخره ما نفهمیدیم از رکود عبور کردیم؛ داریم از رکود عبور میکنیم؛ اصلاٌ از رکود عبور نکردیم؛ اصلاٌ وارد رکود نشده بودیم که بخواهیم عبور کنیم؛ هر بار از رکود عبور میکنیم ولی با تدبیر دولت دوباره وارد رکود میشویم تا دولتمردان بتوانند توانائی خود را نشان بدهند که در آخرین هنرنمائی دولت مردان وام25 میلیونی برای خرید خودروی ایرانی بود.وامی که بهتره بگم برای خرید خودروهای مونتاژی در ایران است؛ خودروهایی که اکثر آنها چینی هستند که به قول رئیس مجمع خودروسازان فقط آب در رادیاتور آن و باد لاستیک‌های آنها ایرانی هستند ودر اصل با این کار باز هم برای کارگران چینی دولت جمهوری اسلامی کارآفرینی کرد. خوروهای بی‌کیفیت که معلوم نیست به چند برابر قیمت بفروش میرسد.
وقتی در دولت قبل 25 میلیون وام برای مسکن مهر با بهره 4 درصد داده شد؛ همه آن طرح را مزخرف نامیدند واز آن به عنوان کارهای پوپولیستی یاد کردند، ولی در یان دولت وام 25 میلیونی را با بهره6 درصد دادند آنهم نه برای ازدواج جوانان این کشور بلکه تا وقتی دیدند صنعت ورشکسته خودرو سازی که بعد از گذشت بیش از 50 سال است که از عمر آن می‌گذرد؛ آخر سر دیدیم که حتی نتوانست دسته شیشه بالابر پیکان را بومی کند؛ و آخر سر هم فرستاد موزه و جالب‌ترین نکته این است که اولین پیکان با آخرین پیکان از نظر ظاهری و امکانات هیچ فرقی باهم نداشتند.


کاش دولت این وام 25 میلیونی را به جوانانی که قصد ازدواج دارند میداد و بجای وام 6 میلیونی با بهره6 درصد همان 4 درصد که طبق گفته آیت الله مکارم نهایت بهره‌ای که بانک‌ها میتوانند بگیرند و بیشترین بهره‌ای که مسئولان بانک‌ها و مسئولان صندوق‌های قرض الحسنه به ایشان گفته‌اند؛ میدد تا جوانان هم برای خود ایجاد اشتغال میکردند؛ هم ازدواج میکردند تا هم سن ازدواج پائین می‌آمد, هم درصد بیکاری  وهم اینکه خیلی از مفاسدی که بخاطر بیکاری و ازدواج نکردن جوانان به وجود می‌آید؛ از بین میرفت. وقتی جوانی ازدواج کند؛بخصوص جوان ایرانی که از بچگی یاد گرفته است مواظب ناموس خود باشد و ناموس مردم را ناموس خود بداند؛ ناخودآگاه از خیلی از کارها و سرگرمی‌هایی که شاید به ظاهر مفسده برانگیر است مانند دوستی با جنس مخالف دیگر سراغ آنها نمیرود. دولت اگر میخواست خودروسازها را از کود خارج کند؛ کاش اول آسیب شناسی میکرد؛ و میدید چرا خودروسازهای ایرانی مونتاژ کار هستند و حتی در همین مونتاژکاری هم خیلی جاها ایراد دانرد و خودرو تولید شرکت مادر را با خودروی تولیدی شرکت‌های ایرانی مقایسه میکنیم میبینیم هم از نظر امکانات وهم از نظر کیفیت خیلی با هم متفاوت هستند, خودروی ایرانی اصلاٌ قابل مقایسه با خودروی شرکت مادر نیست. کاش دولت بررسی میکرد چرا بعد از گذشت بیش از 50 سالی که از عمر خودروسازی ایران میگذرد؛ هنوز ما مونتاژکار هستیم و نمیتوانیم یک خودرو صددرصد ایرانی تولید کنیم؟ و حتی خودروی سمند که به خودروی ملی معروف است؛ موتور آن فرانسوی است. خیلی از قطعات آن وارداتی است.
دولت اگر بجای این وام 25 میلیونی که برای سرپا نگه داشتن شرکت‌های ورشکسته خودروسازی که یاد گرفتند خودروهای چینی و دست چندم خارجی را با کیفیت بسیار پائین مونتاژ کنند.میگفت دختر خانم‌ها جهیزیه خودرو از کالاهای ایرانی تهیه کنند؛ و آقا پسرها با این پول هم عروسی بگیرند؛ و هم یه کسب وکار کوچک برای خود راه باندازند؛تا بتوانند خرج زندگی خود را خرج زندگی خود را در بیاورند.
 این طرحی که دولت در حال اجرای آن است. آنانی که با علم اقتصاد آشنائی دارند خوب میدانند طرحی لیبرالیستی است که در آن اولویت با مصرف بیش از حد و بیش از نیاز است, با این منطق که مردم مصرف کنند, نیاز در جامعه بیشتر می‌شود پس در نتیجه کارخانه‌ها مجبورند بیشتر تولید کنند و در نتیجه تولید بیشتر شده و اقتصاد از رکود خارج می‌شود ولی در صورتی که اگر این منطق قرار بود جوابگو باشد در خود غرب جوابگو بود, و اقتصاد لیبرالی کشورهای اروپائی و آمریکائی و کشورهایی که پیرو و چسبیده به آنها هستند در استانه ورشستگی قرار نمیگرفتند.
خنده‌دار این است برای ازدواج باید برای در یافت وام6 میلیونی ماه‌ها در نوبت باشی ولی وام 25 میلیونی خودرو بدون نوبت بهت خودرو بی‌کیفیت میدهند؛ این نشان میدهد که برای این دولت سرپا ماندن و فروش رفتن خودروهای بی‌کیفیت که دارای لابی‌های بسیار قوی در دولت و مجلس هستند بسیار مهمتر از ازدواج جوانان و پائین آمدن بسیاری معضلات و حل شدن بسیاری دیگر از مشکلات جامعه است.کاش دولت این را میفهمید آخر لیبرال ولیبرالی فکرکردن وعمل کردن نابودی است
 یاعلی