شاید بیشترین تاثیر در رای آوری حسن روحانی نمیدونم بگم استفاده یا سواستفاده از تصویر رهبری در فیلم وپوسترهای تبلیغاتیاش داشت. تصویری از عهد بوق که حضرت امام خامنه ای از حسن روحانی تعریف میکند.وجمله حضرت آقا که در تعرف ایشون گفته بود تقریبا میشود گفت مهمترین عنصر در رای آوری رئیس جمهور بود.فیلمی که معلوم نبود از کدوم آرشیو پیدا شده بود؛که با سخنان هاشمی و سرلشگرفیروز آبادی همراه شد؛محمدرضا عارف نماینده اصلاحات به نفع ایشون کنار، با اختلاف تنها261 هزار شد؛ رئیس جمهور به همه ثابت که در نظامی که پای261 هزار رای ایستاد تقلب 11 میلیونی معنی ندارد.
از وقتی حسن روحانی رئیس جمهور شد، در بین بچه حزب اللهیها سعی شد از اختلاف نظر رهبر انقلاب با رئیس جمهور در موارد مختلف نوشته نشود. ولی هر چه زمان گذشت دیدیم نیازی به نوشتن ما نیست؛ هر کسی معمولی هم به سخنان رهبری و رئیس جمهور گوش فرا بدهد متوجه اختلاف نفر اول ودوم مملکت میشود. هر چه بچه حزب اللهیها سعی کردن سکوت کنند و از دوقطبی سازی رهبری و رئیس جمهور جلوگیری کنند؛ ولی متاستفانه سخنان خود رئیس جمهور و حامیانشان بخصوص آقای هاشمی و روزنامههای اصلاح طلب خواسته یا ناخواسته به سمت القای دوقطبی رهبری- رئیس جمهور پیس رفتند. که نمونه آن میشود؛ در خصوص انتشار فکتشیت بود که وقتی رهبری درخواست انتشار فکت شیت ایرانی را از تیم مذاکره کرد؛ وزیر امور خارجه یعنی آقای ظریف، عراقچی و آقای صالحی هر کدام اظهارنظرهای مختلفی داشتند، که آخر سر ما نفهمیدیم باید حرف کدام را قبول کنیم؟ وبدتر از آن سخنان خود رئیس جمهور که اول گفت یه حرف زدن؛ بعد گفتند بعضیها حافظشان ضعیف است، ویادشان نمیآید ما قبل از آمریکاییها فکت شیتمان را منتشر کردیم.و نمونه آخرشم سخنان که نه بهتر بگم تقابل حسن روحانی در خصوص نظارت استصوابی که شورای نگهبان که با واکنش صریح و علنی رهبری مواجهه شد.
بعد اینکه آقای رئیس جمهور وتیم ایشان وبخصوص مشاوران ایشان و بخصوص آقایان سریع القلم و ترکان در گفتار وکتابهایشان سعی در علنی کردن این اختلاف دارند. تقریبا بارها مشاهده شده است که آقای روحانی یا به حیطه نهادهای تحت امر رهبری گذاشته یا علنا جواب موضع گیریهای رهبر بخصوص در خصوص مذاکرات هستهای و مذاکرات با آمریکا فقط در حوزه هستهای را داده است.ولی هر موقع رهبری این جمله رو گفته آقای روحانی و آقای هاشمی و بقیه اعضای این دولت سریع گفتن نه قصد ما از مذاکره فقط هستهای نیست؛ ما میخواهیم همه مشکلات را با دنیا حل کنیم.ایشان متاسفانه نه سیاست مداری هاشمی یعنی کسی که تقریبا میشود گفت استاد ایشان در دنیای سیاست بود، ونه محتافظه کاری خاتمی... و نه میشود مثل احمدی نژاد رفتار میکند؛ هرچند که بنا به گفته خود رهبری در دوران احمدی نژاد بحث حکومت دوگانه اصلا مطرح نبود. و تقریبا بجز مدت کوتاهی تنها دورهای بود که روسای جمهور با رهبری مشکل نداشتند.
سوم اینکه آقای روحانی باید بداند اکثریت مردم در تقسیم بندی سیاسی سیاسون یعنی اصلاحطلب و اصولگرا جای نمیگیرند، وهمانطور که در اول مطلبمم به آن اشاره کردم، جمله رهبری و نمایش فیلم تعریف رهبری از حسن روحانی تاثیر زیادی در رای آوری و انتخاب رئیس جمهور داشت،چ.ن مردم از تقابل و جدلهای سیاسی مسئولان عالی رتبه نظام خسته شده بودند؛ دعواهای بیحاصل بین رئیس جمهور و رئیس مجلس؛ جدلهای بی دلیل روسای جمهور با رهبری خسته شده بودند؛ وتبلیغ روحانی این حس را القاء میکرد بین حسن روحانی و رهبری دیگر جدلی نیست و نزدیکترین شخص به رهبری حسن روحانی است. ولی نمیدانم چرا بلعکس زمان تبلیغات ریاست جمهوری، نفر دوم کشور به دنبال القاء حس تقابل با نفر اول مملکت است؛ ولی در حفظ این تقابل به دنبال خرج کردن از مقام معظم رهبری برای تبرئه خود از بعضی کارها و اقداماتی که جناح اصولگرا به آنها بشدت انتقاد دارنداست. ودر کنار این میتواند طرفدارانش که اکنون با ریزش شدید مواجه بود؛ راضی نگه دارد ولی کاش یک نفر به او این هشدار را میداد که این ره که او انتخاب کرده است به ترکستان است.شاید در انتخابات سال96 حسن روحانی با این واقعیت مواجهه شود مردم بخاطر همان ارامشی که به او رای داده بودند؛ به همان دلیل دیگر به او رای ندهند و شخص دیگری به عنوان رئیس جمهور انتخاب کنند. با این واقعیت مواجهه خواهد شد که توسعهی سیاسی که او مانند اصلاح طلبان به دنبال آن است دغددغه مردم نیست، دغدغه مردم نظارت استصوابی شورای نگهبان نیست؛ دغدغه اصلی توده مردم قیمت مسکن؛ خارج شدن اقتصاد از رکود،قیمت مسکن وخودرو، ربوی نبودن بانکها و دیگر مرجع تقلیدی نگوید 80 درصد اقتصاد کشور ربوی است؛ برایشان بسیار مهمتر از توسعهی سیاسی از این حرفاست، مردم بیشتر از توسعهی سیاسی ذلت بار دوست دارند شاهد کاهش نرخ تورم باشند، البته نه در آمار بلکه همان طور که خودتان در تبلیغات و در زمان ریاستان بر مرکز تحقیقات استراتژیک گفتید نرخ تورم جیب مردم است, نه آمار بانک مرکزی و مرکز آمار، مردم دوست دارند کاهش نرخ تورم را در جیبهایشان حس کنند و نه فقط در آمار...
وقتی سخنان امام خمینی در مورد شورای نگهبان و نظارت استوابی این شورا را مرور میکنیم؛ این ذهنیت به وجود میآید حسن فریدون که نام اصلی رئیس جمهور است ولی به اسم امنیتی خودش یعنی حسن روحانی معروف است؛ حتما مطمئن بود تاخت وتاز او وحامی اصلیاش یعنی اشمی رفسنجانی با واکنش صریح و بی پرده ولی فقیه مواجهه خواهد؛ ولی شاید هیچ وقت فکرش را نمیکرد رهبری در سخنرانی علنی خود موضع گیریهای رئیس جمهور را بیمنطق وبیخود بخواند.شاید رئیس جمهور از تقابل با رهبری در پشت پرده استقابل میکرد؛ ولی مطمئناٌ او از علنی شدن این اختلاف استقابل نمیکند؛ و اصلا دوست نداشت این اختلاف علنی شود،درسته رهبری از کسی نام نبرده است ولی آیا کسی هست که شک داشته باشد که منظور رهبری از سخنان خود چه کسانی است؟ وقتی رهبری از علم انسانی دینی حرف میزند وفردایش شما میایی میگویی مگر علوم انسانی دینی و غیردینی داریم؟ ایم مقابله با رهبری نیست؟ وقتی شمادر مقابل هر حرف رهبری سخن مقاب او را میگوئی علنا نشان میدهی که به مقابله با رهبری آمدی؛ مقابلهای که فقط غربیها از او حمایت میکند؛ واین وسط بازندش فقط و فقط شما هستی...
و
در آخر باید گفت حسن روحانی نه پایگاه اجتماعی قوی دارد و نه آنچنان در بین سیاسون
کشور جایگاه قوی دارد؛ واگر نبود رئیس مجمع تشخیص مصلحت که او را به عنوان رئیس
مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار دهد، شاید هیچ وقت در جمهوری اسلامی دارای مسئولیت
سیاسی میشد! آقای رئیس جمهور خوب میداند ایشون از نظر پایگاه اجتماعی اشخاصی
مانندمنتظری 68؛سیدمحمد خاتمی 78 و حتی همین الان؛ میرحسین موسوی 88 ندارد، که حتی
عزل او هزینه ای برای نظام داشته باشد، کشوری که یکبار رئیس جمهورش را دو بحرانیترین
دورانش با محبوبیتی که حسن روحانی هیچ وقت به دست نخواهد آورد؛ کشوری که
فتنه68,78؛88 شکر خدا هر 10 سال یکبار دشمن برای این کشور یه فتنه ردیف میکنه؛روحانی
خوب میداند حامیانش مثل میرحسین حاضر نیستند بخاطر او به خیابان بریزند،رئیس
جمهور مملکت خوب میداند مسیری که روسای جمهور قبلی طی کردهاند او دارد بسیار
ناشیانهتر طی میکند؛ اگر روسای جمهور قبلی در دور اول امید داشتند در دور دوم هم
رای بیاورند، او باید بنشیند و هیئت هفتگی بگیرد که بتواند صحیح و سالم همین دور
اول را به پایان برساند، رای اولی برای دور دوم بماند؛حسن روحانی خوب میداند که
همان پایگاه اجتماعی نصفه ونیمه که در سال92 داشت الان همان هم ندارد،او خوب
میداند؛ اگر جمله رهبری در تعریف از او نبود، اگر ادعای اینکه اولین او بود که آیت
الله خمینی را تبدیل به امام کرد؛ و او بود که امام را امام نامید, اگر تعریف
سرلشگر فیروز آبادی ومتن هاشمی در تعریف از او نبود؛ او شاید از آرای باطله هم
شکست میخورد.در زمان مذاکرات هستهای جمله بازی برد-برد رو زیاد از تیم دولت و شخص رئیس جمهور میشنیدیم؛ بعد از امضاء تفاهم نامه ژنو اومدید گفتید توی یه بازی امکان داره آدمک3 تا گل بزنه 2 تا بخوره, ماهم 3تا زدیم 2 تا خوردیم؛ من نمیدونم نتیجه3بر2 چطوری میشه بازی برد- بردمعمولا به نتیجه مساوی میگن برد-برد که تازه توی اونم هیچ کدوم نبردن و در ورزش و بخصوص فوتبال به نتیجه باخت-باخت اطراق میشه؛ دوستان واستادان ریاضی باید بیان توضیح بدن نتیجه 3بر2 چطوری بازی برد-برد میشه؟
آقای
روحانی این بازی که شروع کردید؛ تجربه ثابت کرده شما قبل از شروع بازی بازنده
هستید, وبجای آغاز یک بازی برد-برد با رهبر ه به محبوبیت شما کمک میکند وشاید تنها جای در عالم باشد که بتوانی بازی برد-برد انجام بدهی؛ مشغول بازی باخت -بردی هستی که برنده و بازنده آن از همین الان معلوم است...
یا علی