یکی از مسائل بسیار مهمی که واقعا مهجور مانده و کمتر به آن پرداخته می شود ، بحث پیرامون اثبات ولایت فقیه می باشد .
دشمنان اسلام و ایران ، اهمیت ولایت مداری و پایندی به ارزش هایی مانند شهادت طلبی ، مهدویت و اصل ولایت فقیه را به طور کامل متوجه شده اند و تمام تلاش خود را جهت ضربه زدن به این ارزش های مهم انجام می دهند .
ولایت فقیه ، همان ولایت رسول الله هست .
یشنهاد می کنم که :
۱) حتما کتاب ولایت فقیه که توسط امام خمینی (ره) نوشته شده است را مطالعه نمایید .
۲) نظرات فرانسیس فوکویاما در مورد شیعه ، ولایت فقیه و . . . را حتما مطالعه بفرمایید .
از وبلاگ سخنانی از سر آزادی بابت این مطلب ارزشمند بی نهایت سپاسگزارم و در ادامه به اثبات ولایت فقیه از راه های مختلف می پردازیم .
دلایل و ضرورت برپایی حکومت اسلامی
۱) جامعیت دین اسلام
اسلام
یک دین کامل و در بر دارنده ی هدایت انسان در تمام ابعاد است و بسیاری از
امور انسان مربوط به حکومت و جامعه است ، پس نمی توان گفت که اسلام برای
این امور هیچ حکم و دستوری ندارد و آن هارا نادیده گرفته است .
۲) ضرورت اجرای احکام اسلامی
بعضی
از احکام اسلام بدون وجود و تشکیل حکومت اسلامی قابل اجرا نیستند ، پس
برپایی حکومت اسلامی برای اجرای این فرامین خداوند ، الزامی است . ( احکامی
مانند : تحقق عدالت اجتماعی ، خمس ، زکات ، حفظ استقلال جامعه ، نفی سلطه
بیگانگان ، امر به معروف و نهی از منکر ، جهاد و مبارزه با ظلم )
۳) ضرورت پذیرش ولایت الهی و دوری از طاغوت
آیه
۱۴۱ سوره مبارکه نساء این مطلب را واضح بیان می کند : ولن یجعل الله علی
الکافرین للمومنین سبیلا – و خداوند هرگز بر [ زیان ] مؤمنان ، براى
کافران راه [ تسلّطى ] قرار نداده –
اثبات ولایت فقیه از طریق عقلی
۱) بعد از قبول وجود الله ( توحید ) باید دو مقوله ی مالکیت الله و ولایت الله را نیز بپذیریم ، بدین معنی که :
چون
مخلوقات جهان و آثارشان از خداست ، پس مالک اصلی و حقیقی همه ی آن ها نیز
فقط خداست ( مالکیت الله ) ، و چون خداوند مالک حقیقی جهان است بر آن ولایت
نیز دارد ، یعنی هرگونه تصرف در جهان حق او و شایسته ی اوست ( ولایت الله )
در
اینجا می گوییم : خداوند باید ولایتش را به وسیله ی جانشین و واسطه در همه
ی اعصار به مردم برساند . ( البته باید به مخلوقات برساند منتهی چون اینجا
موضوع بحث من مخلوقات نیست ، از مردم و انسان استفاده می کنم . ) عقل حکم
می کند که جانشین خدا باید نزدیکترین فرد به خدا باشد (نزدیکترین فرد از
لحاظ صفات به خدا باشد) پس نزدیکترین فرد به خدا در هر زمان ولی خدا بر
مردم است و چون باید به قوانین تصرف خدا ( احکام دین خدا ) آگاه باشد ، پس
صفت فقاهت را نیز باید داشته باشد . البته باید توجه کرد که چون ما در حال
حاضر به نزدیکترین فرد به خدا که امام زمان عج هستند دسترسی نداریم مجبور
به رجوع به نفر بعد هستیم . (۱)
۲) و اما بعد از پذیرش دو مقوله ی مالکیت الله و ولایت الله باید ربوبیت الله را نیز بپذیریم . بدین معنی که :
خدا
بنا بر ولایتی که بر مخلوقات دارد ، تدبیر و پرورش مخلوقات نیز با اوست .
مردم برای پرورش ، نیاز به دریافت هدایت الهی ( برای پیدا کردن راه های
پرورش صحیح استعداد های خویش ) دارند . که اینجا نیز برای دریافت هدایت و
احکام خدا ، باید به ولی خدا مراجعه کرد . که عقل حکم می کند که جانشین خدا
باید نزدیکترین فرد به خدا باشد (نزدیکترین فرد از لحاظ صفات به خدا باشد)
و در سطور قبلی ادامه این توضیح آمده است .
۳)
حضرت آیت الله فاضل لنکرانی رحمه الله می فرماید:مسئله ولایت فقیه از فروع
فقهی نیست تا ما بگوییم فلان روایت دلالت دارد یا نه ، کدام روایت سندش
حجت است ، کدام روایت سندش حجت نیست. این یک مسئله عقلی و بدیهی است . (۲)
در
تفصیل این کلام عرض می کنم : هر عقلی حکم میکند که برای اداره ی جامعه ای
دینی لازم است به دین شناس مراجعه شود و اینجا نیز عقل حکم می کند که در
امر دین نیز ، برترین فقیه در امور حکومتی زمام امور را در دست گیرد . چون
در زمان غیبت برای اجرای احکام خدا در جامعه راهی جز حکومت فرد فقیهِ آگاه
به امور حکومتی ، نیست . (۱)
۴) عقل حکم می کند که برای دریافت نظر صحیح ( یا با حداقل اشتباه ) در هر امر ، به بهترین متخصص آن امر مراجعه شود که دین هم از این قاعده مستثنی نیست و برای دریافت احکام سیاسی دین باید به بهترین دین شناس (فقیه) زمان در امور حکومتی مراجعه کرد تا نظر صحیح ( یا با حداقل اشتباه ) را دریافت کنیم .
۵) مرجعیت علمی و رهبری جامعه دو وظیفه ی امام معصوم است که انجام آن ها فقط با ظهور امام میسر است ، اما چون در زمان غیبت ما نمی توانیم از این دو مهم چشم بپوشیم ( زیرا باید کسی باشد تا آیات قرآن را تفسیر کند و احکام دین را مطابق روز بازگو نماید و جامعه را به سمت هدف راستین خود هدایت کند ) پس باید کسی در زمان غیبت این دو وظیفه را به عهده گیرد و او کسی جز متخصص این امور ( متخصص امور دینی یا فقیه ) نیست .
اثبات ولایت فقیه به روش قرآنی
۱)
آیه مبارکه ۵۹ سوره نساء : یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا
اللَّـهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنکُمْ – اى کسانى که
ایمان آوردهاید ، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را [ نیز ]
اطاعت کنید .
از
ظاهر آیه برمی آید که در هر زمان یا رسول و یا اولی الأمر وجود دارد که
مردم بتوانند از آنها اطاعت کنند و دین خدا را از آنها دریافت نمایند . حال
سوال اینجاست که اکنون ولی ظاهر ما چه کسی است ؟ به هر حال باید اولی
الأمر در زمان ما نیز حضور داشته باشند تا ولایت خدا را دریافت کنیم . واضح
است وقتی ما در غیبت امام معصوم هستیم باید دینمان را از دین شناس بگیریم و
او را اولی الأمر خود قرار دهیم . چون باید در هر زمان اولی الأمر ظهور
داشته باشد تا امکان اطاعت و عملی کردن این آیه برای همگان فراهم گردد .
۲)
آیه ۲۵۷ سوره مبارکه بقره : اللَّـهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا
یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُوا
أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى
الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَـٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ –
خداوند سرور کسانى است که ایمان آوردهاند . آنان را از تاریکی ها به سوى
روشنایى به در مىبرد . و[لى] کسانى که کفر ورزیدهاند ، سرورانشان [همان
عصیانگران =] طاغوتند ، که آنان را از روشنایى به سوى تاریکی ها به در
مىبرند . آنان اهل آتشند که خود ، در آن جاودانند .
در
اینجا خداوند ولایت و حکومت را فقط به دو دسته تقسیم می کند : ۱) ولایت
الله ۲) ولایت طاغوت . که اگر فرد حاکم و هدایت کننده مردم و حکومت غیر از
احکام خدا را در جامعه و حکومت عملی کند قطعا طاغوت خواهد بود . پس برای
قرار گرفتن در لوای ولایت الله باید فردی دین شناس و آگاه به دین را در راس
حکومت داشته باشیم تا مردم و حکومت تحت ولایت خدا قرار بگیرند و اِلّا
حاکم غیر دینی ، مردم و حکومت را در مسیر غیر از احکام خدا هدایت می کند و
این همان طاغوت است که در آیه وعده آتش به پیروان آن داده شده است .
اثبات ولایت فقیه از طریق نقلی یا روائی
۱)
آیه ۱۲۲ سوره مبارکه توبه : وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُوا
کَافَّهً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَهٍ مِّنْهُمْ طَائِفَهٌ
لِّیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا
إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ – شایسته نیست مؤمنان همگى [ براى جهاد
] کوچ کنند . پس چرا از هر فرقهاى از آنان ، دستهاى کوچ نمىکنند تا [
دستهاى بمانند و ] در دین آگاهى پیدا کنند و قوم خود را – وقتى به سوى
آنان بازگشتند بیم دهند – باشد که آنان [ از کیفر الهى ] بترسند ؟
همان
طور که از آیه بالا نیز بر می آید ؛ ائمه اطهار در عصر خود افرادی فقیه و
آگاه به احکام و معارف دین را تربیت می کردند و به مناطقی که به امام
دسترسی نداشتند می فرستادند تا پاسخگوی سوالات دینی مردم باشند و احکام دین
را برای آنان بیان نمایند . و ما نیز هم اکنون به امام دسترسی نداریم پس
بنا به سنت ائمه اطهار باید به آگاهان و فقهای دین مراجعه کنیم .
۲)
امام عصر در پاسخ یکی از یاران خود به نام اسحاق ابن یعقوب که درباره ی
رویداد های جدید عصر غیبت سوال می کند و راه چاره جست و جو می کند ، می
فرماید :
«
و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها إلی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و
انا حجه الله علیهم » (۳) – اما وقایعی که رخ خواهد داد و مسائل مستحدثه ،
پس در مورد آنها به راویان احادیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شما و من
حجت خداوند بر آنان هستم .
و با این بیان ، حضرت مهدی (عج) فقهاء را به عنوان نوّاب عام خود بر مسلمانان قرار داده اند . (۴)
۳) امام صادق علیه السلام در بیان ویژگی های مرجع می فرمایند :
«
فاما من کان من الفقهاء: صائناً لنفسه ، حافظاً لدینه ، مخالفاً علی هواه ،
مطیع لامر مولاه ، فللعوام این یقلدوه ،و ذلک لا یکون الا لبعض فقهاء
الشیعه لا کلهم » – هر کس از فقها که نگهدارنده ی نفس خود ، نگهبان دین خود
، مخالفت کننده با هوی و هوس خود ، فرمانبردار فرمان خداوند خود باشد ، پس
بر مردم است که از او پیروی کنند . این ویژگی ها وجود ندارد مگر در برخی
از فقیهان شیعه ، نه در همه آن ها . (۵)
۴)
قال رَسُولُ اللَّهِ (ص) : الفُقَهاءُ أُمَناءُ الرّسُل . . . (۶) – رسول
اکرم (ص) می فرماید : « فقها امین و مورد اعتماد پیامبرانند . . . »
یکی از وظایف مهم فقیهان ، امانت داری انبیا بیان شده است .
بی
تردید، امانت انبیا رسالت و وظایف آنان می باشد . انبیا وظیفه داشتند که
مرجعیت دینی و سیاسی مردم را بر عهده گرفته و آنها را به عبودیت و بندگی
خدا و معنویت گرایی فرا خوانده ، به هدایت و ارشاد آنان بپردازد . از سوی
دیگر انبیا وظیفه داشتند با تشکیل حکومت ، احکام الهی را اجرا نمایند .
فقیهان نیز به عنوان وارثان انبیا امانت داران پیامبران هستند ، از این رو
وظیفه دارند مردم را به خدا محوری ، فرا خوانده و به هدایت و ارشاد آنان
بپردازند ، از این رو فقیهان در طول تاریخ به بیان احکام الهی پرداخته و
مرجعیت دینی را بر عهده داشتند . دو مقوله اجتهاد و تقلید ریشه در این حدیث
و احادیث دیگر دارد .
برخی
از فقیهان مانند امام راحل (ره) یکی از وظایف و امانت انبیا را تشکیل
حکومت دانسته و باور دارند که فقیهان وظیفه دارند حکومت تشکیل داده و عملاً
رهبری دینی و سیاسی مردم را بر عهده گرفته و به اجرای احکام الهی بپردازند
، از این رو امام راحل (ره) یکی از دلایل ولایت فقیه را همین حدیث دانسته
است . (۷)
۲ = http://yosefabbasi.blogfa.com/post-11.aspx
۳ = کمال الدین شیخ صدوق جلد ۲ باب ۴۵ صفحه ۴۸۳
۴ = http://www.ghatreh.com/news/nn5467200/اما-الحوادث-الواقعه-فارجعوا-فیها-إلی-رواه-حدیثنا-فانهم-حجتی
۵ = بحارالانوار جلد ۲ صفحه ۶ و احتجاج طبرسی ، چاپ نجف جلد ۲ صفحه ۲۶۳ تا ۲۶۵
۶ = اصول کافى ؛ ج ۱ ، ص ۵۸ ، « کتاب فضل العلم » ، « باب المستأکل بعلمه و المباهى به » ، حدیث ۵ از جمله روایاتى است که مرحوم نراقى ذکر کرده ؛ و مرحوم نورى در کتاب مستدرک الوسائل ؛ « ابواب ما یکتسب به » ، ( باب ۳۸ ، روایت ۸) از کتاب نوادر راوندى به سند صحیح از امام هفتم (ع) آورده و نیز در ابواب صفات قاضى ( باب ۱۱ ، حدیث ۵ ) ، از کتاب دعائم الاسلام از امام ششم (ع) نقل کرده است . در کتاب کافى ؛ ج ۱ ، ص ۳۹ چنین روایت شده : « عن ابى عبد اللَّه علیه السلام ، قال : العُلماءْ أُمَناءُ و الاتقیاءُ حُصونٌ ، و الانبیاءُ سادَهٌ ؛ دانشمندان معتمدانند، و پارسایان مرزبانانند و پیامبران مهترانند » .
۷ = http://mr532011mr.persianblog.ir/tag/الفقهاء_امناء_الرسل
تذکر : البته ممکن است برخی در مطلقه بودن ولایت فقیه ایراد بگیرند که کاملا واضح است چون ولی فقیه نایب امام معصوم است و از طرف او در دو قلمرو ولایت معصوم ( یعنی ولایت ظاهری و مرجعیت علمی ) نیابت دارد و ولایت امام معصوم مطلقه است ، قطعا ولایت ولی فقیه نیز به تبع از ولایت امام ، مطلقه خواهد بود .
http://docdro.id/RgruAe7