امروز که دارم این مطلب رو مینویسم تقریباً 10 روز به آغاز سال نو مانده ولی از همین الان می‌شود بوی عید و سفرهای نوروزی را با پیش فروش بلیط و تورهای مسافرتی ویژه نوروز حس کرد. خیلی‌ها دنبال رزرو بلیط پرواز دوبی و آنتالیا و پاتایا هستند و خیلی‌های دیگر به دنبال تور سفر به هند و روسیه هستند. خیلیهای دیگر گردش در اروپا رو ترجیح می‌دهند. و بخشی دیگر گردش داخلی رو ترجیح میدهند. یا به شهرستان محل تولد خود یا به شهرهای خوش وآب هوای کشور مثل شمال کشور یا غرب و شمال غرب وبعضی هم  سال نو را در مشهد مهمان آقا امام رضا هستند. در این بین بعضی افراد هم هستند تور ویژه نوروزی خیلی خاصی را برای خود رزرو کردند؛ دیدار و عید دینی باشهدا در مناطق جنگی و عملیاتی ودیدار از محل شهادت آنها

جوان‌هایی که به قول بعضی عید خود را خراب می‌کنند برای رفتن به مکانی که بجز یک مشت خاک چیز دیگر ندارد خاکی که معلوم نیست تا الان چندبار زیر ورو شده؛ شهدائی که تمام هستی خود یعنی جانشان را تقدیم اسلام کردند؛ کسانی که وفتی داشتند راهی جبهه‌های جنگ می‌شدند؛ به قول آیت الله حسن‌زاده آملی هیچ کدامشان پرچم سه رنگ و زیبای ایران را حمل نمی‌کردند؛ و همه پرچم یا حسین و یا زهرا در دست داشتند؛ تا نشان بدهند اول برای دفاع از اسلام بو تشیع به جنگ دشمن دارند میروند و بعد برای دفاع از ناموس و نام ایران راهی جبهه شدند. کسانی که رفتند  تا بگویند تحریم‌ها بی اثر است. رفتند تا ثابت کنند یک دانه نان را 35 میلیون نفر میخوریم ولی زیر بار زور نمی‌رویم.

 

 

همان‌هایی که ثابت کردند ما میتوانیم؛ همان‌هائی که برای آزادی خرمشهر از خدا کمک گرفتند نه از کدخدا و باقیمانده آنها اعتقاد دارند خرمشهر را خدا آزاد کرد نه کدخدا؛ همان‌هایی به دنبال ترویج گفتمان انقلاب اسلامی بودند؛ آنهائی که بلند فریاد زدند گفتمان انقلابد اسلامی نه تنها کدخدائی را برای جهان نمی‌شناسد؛ بلکه هیچ قدرتی به جز خدا را به رسمیت نمی‌شناسد. کسانی که در خدمت انقلاب بودند نه مثل بعضی دیگر که اعتقاد دارند انقلاب باید در خدمت آنها باشد نه بلعکسخیلی‌ها عید را مهمان شهدا هستند, به مناطق عملیاتی جنوب  وغرب می‌روند جائی که خبری از هتل‌های چند ستاره نیست؛ جائی که خبری از امکانات نیست؛ جائی که تنها چیزی که وجود دارد کمبود امکانات که با تلاش بی وقفه مسئولان دولتی بخصوص در دولت تدبیر و امید ریزگردها هم به کمبود امکانات اضافه شده است. ولی قشنگ میتونی خدا رو ببینی. اونجا قشنگ حس میکنی میتونی معصوم نباشی ولی خدائی شد؛ میشه معصوم نبود ولی به مقام‌های عالی رسید, میتونی به مقامی برسی که خیلی از امامان معصوم حسرت داشتند همچین امتی را بخورند. می‌شود کاری که برای زیارتت بیایند. کسانی که ثابت کردند شهدا زنده هستند.جوون‌ها توی عید میرن جائی نه خبری از هتل‌های چند ستاره است. نه خبری از امکانات آنچنانی نه هوای خوبی دارد؛ ولی یه دوکوهه داره اندازه همه ستاره‌های آسمون ستاره داره.

توی این دوره زمونه که همه دنبال سود و زیان خودشان هستند, به دنبال خوشگذارنی هستند؛ به دنبال لذت‌های زودگذر هستند؛ خیلی‌ها میرن راهیان نور؛ میرن تا مهمون شهدا باشند؛ حاج حسین یکتا میگه راهی راهیان نور شدن نه رزقه نه قسمته دعوته خود شهدا هم میان دعوت می‌کنند و تعیین میکنند کیا مهمونشون باشند؛ کیا این لیاقت دارند تا به مهمونی شهدا دعوت بشوند. کارت دعوتم بستگی به دلها داره باید از اونایی که دعوت شدند باید بریم بپرسیم و ببینیم کجا و کی چه حرفی زدند که  شهدا خوششون اومده.اونائی که رفتند میخوان رزق سال بعدشونو از شهدا بگیرند.نمیدونم اونائی که رفتند چی کار کردند که تونستند دل شهدا را ببرند؟ شهدائی که قبل از شهادت شهوت شهادت را خشکوندند. شهدائی که از خدا می‌خواستند میشد؛ الان میخوان به ما یاد بدند اگه دلت پاک باشه از خدا بخواهی میشه. اونا فرار کردند رفتند جبهه شهید شدند؛ میخوان به ما بگویند اگه شما هم بخواهید میشه.

در منتهی الیه جنوب غربی دشت آزادگان یک زاویه قائمه است که به آن دال طلائیه می‌گویند. جائی که عملیات‌های مهمی مثل بدر و خیبر انجام شدند؛ شهید همت سردار خیبر برای حفظ جزیره مجنون توی عملیات خیبر توی همین منطقه شهید شد طلائیه عجب طلائیه هیچکس تا وقتی امام زمان ظهور نکنه نمیفهمه چه طلاها و گوهرهائی زیر این خاک خوابیدند.

«شلمچه را می‌توان مرز خاکی و پاسگاه مرزی ایران و عراق تعریف کرد. شلمچه را می‌توان اولین محور تهاجم ارتش بعثی عراق به سرزمین جمهوری اسلامی ایران تعریف کرد و … اما نه!؟
«شلمچه» سرزمین با شرافتی است که شرافت خود را از دو حادثه و دو قافله و دو قدم دریافت کرده است… .
قافله‌ای از مدینه به سوی خراسان حرکت کرد، امیر این قافله، حجت خدا؛ امام زمان خودش حضرت سلطان علی‌بن موسی‌الرضا علیه السلام بود که در مسیر خویش از بصره به سوی اهواز بر خاک شلمچه قدم نهاد و شبی را در نخلستان این منطقه بیتوته کرد.
قافله دیروزِ مولا، ردپایی از خود بر جای گذاشت که شیعیانش در دفاع مقدس، در منطقه شلمچه‌ جاده امام رضا علیه السلام را کشیدند و آمدند سینه‌ها را سپر کردند و با فریاد «یا زهرا سلام‌الله علیها» خون دادند که دیگر به اسلام سیلی نزنند و مولایشان را به ولایتعهدی مأمون نبرند.
کاروان دیروز با کاروان امروز بسیجیان در شلمچه پیوند خورد و این است که دیگر شلمچه نام پاسگاه مرزی نیست بلکه مرز ایمان و کفر است و صحنه نبرد عاشورائیان عصر انتظار. یاران خمینی(ره) در شلمچه ایستادند تا ایران سقوط نکند، تا عملیات بیت‌المقدس و درگیری شدید لشکر۵ نصر در شلمچه و عملیات رمضان و سپس کربلای ۴ و در نهایت حماسه‌های کم‌نظیر و زیبای کربلای ۵ را خلق کنند.
شلمچه سرزمینی تابناک و خورشیدی فروزان است، روزهایی که عده‌ای در تخت جمشید جشن نوروزی بر پا می‌کردند، علمدار عصر غیبت و انتظار امام آیت‌الله العظمی خامنه‌ای مدظله العالی نوروز ۱۳۷۸ را در شلمچه برگزار کرد تا شراره‌ای از سوز درونش را در قالب ابیاتی چون:
«ز پاره‌های دل من شلمچه رنگین است سخن چو بلبل از آن عاشقانه می‌سازم»
برای ما به یادگار بگذارد. نمیدونم چرا هر وقت تفکر اصلاح طلبی سرکار می‌آید؛ امام خامنه‌ای عیدها خودشان هم به راهیان نور سر میزنند.
شلمچه شاهد چندین عملیات بوده است، عملیات دفع دشمن و مقاومت در روزهای اول جنگ، عملیات های بیت المقدس، رمضان، کربلای۴، ۵ و ۸، بیت المقدس۷ و دفع پاتک سراسری دشمن انجام شد است.

کربلای4 جائی که بخاطر خیانت یک خائن نفوذی که پناهنده شده لو رفت؛ جائی که غواصان ایرانی را با دستان بسته زنده به گور کردند.جائی که باید مجنون باشی تا بفهمی جزیره مجنون برای حضرت زهرا حفظ کنی. جوان‌هایی که بخاطر ما رفتند که باقی مانده آنها می‌شود حاج قاسمی که الان میری توی عراق شیعه و سنی برای سلامتی او دعا می‌کنند؛ کسی که به قول آمریکائی‌ها کل غرب آسیا یا به قول آنها خاور میانه روی یک انگشت او میچرخد. کسانی که باعث شدند الان ما پیاده روی اربعین برویم.بزرگترین تجمع انسانی بشر را در کربلا انجام بدهیم. وقتی میراکس‌های آمریکائی که میتونن بهت بگن توی یه لونه مورچه چندتا مورچه هست, ولی اینکه وجه النا بخونی نبینن اون یه داستان دیگه هست. ولی ثابت کردند اونائی که توی غربت می‌جنگیدند؛ و از کمبود امکانات حرف نمیزدند؛ ولی از بی رحمی و از پشت خنجر زدن‌های از پشت خودی‌ها خیلی ضربه خوردند وقتی بچه‌های 12؛15 ساله برای جبهه رفتند التماس می‌کردند,خیلی‌ها موقع جنگ کارهای واجب‌تر داشتند, آقازاده‌ها هم که شکر خدا خط مقدمشون میشد دوکوهه بخاطر همین حتی یک روز هم سابقه جبهه ندارند ولی الان شدند حامی انقلاب توی مجلس ولی نمایندگان جانباز می‌شوند بی‌سواد و تندرو همون‌هایی که توی فتنه88 یا حامی فتنه بودند یا جزئ مردودین و ساکتین فتنه پاشونونم حتی توی مناطق جنگی نزاشتند برای بازدید حتی برای ریا میخوان توی مجلس از آرمکان انقلاب دفاع کنند. سرزمینی که هیچ کس نمیدونه چشه سرزمینی که هرکس رفته دوس داره وقتی دلش می‌گیره, باهاش حرف بزنه.امام میگه سال‌ها باید بگذرد تا جایگاه شهیدان ما معلوم بشود. شهیدایی که پشت پیراهنشون نوشته بودن میروم مادر که امشب کربلا می‌خواندم.نوشته بودند میروم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم. نمیدونم شهدای مدافع حرم شاید دارن راه اونا رو تکرار میکنند و ما هم که لیاقت دفاع از حرم رو نداشتیم شدیم شبیه اونائی که زمان جنگ کار واجب‌تر داشتند و جبهه نرفتند. ما هم فقط ادعا داریم.ولی خیلی از جوون‌های هم سن و سال من توی عید میرن راهیان نور عشق بازی با شهدا همون‌هایی که متهم به بی‌دینی . فراموش کردن شهدا و آرمان‌های انقلاب هستند. ولی هیچ کس هواسش نیست تشییع شهدای غواص را همین جوان‌ها باشکوه برگزار کردند.همون‌هایی که توی فتنه88 کمترین مردودی و کمترین ریزش داشتند.اونائی هم که مردود شدند بخاطر پیروی از اونائی بودند که ادعا داشتند با امام عکس سلفی می‌گیرند؛ خاطره‌هاشون با امام این خاصیت داره که به روز می‌شود.

ما که لیاقت نداشتیم برای سفر به راهیان نمیدونم چرا منی که صرفاً جهت ریا کربلا, سوریه و مشهد زیاد رفتم ولی سفر راهیان نور همش یه بار قسمتم شد؛ هر سال نیت میکنم برم؛ جور نمیشه, لحظه آخر همه چیز بهم می‌خوره. شاید اونائی که ولایت پذیری صاحب الزمان رو در امامت آقا روح الله تمرین کردند من ولایت حضرت مهدی رو در امامت اقاسیدعلی خوب تمرین نمی‌کنم. شاید دل بسته یار خراسانی نشدم هنوز. شاید نوکر خوبی برای ارباب نیستم؟ شایدم دل مادرم زهرا رو خیلی شکوندم. حسرت راهیان امسالم به دلم موند. اونائی که رفتند شاید دیوونه بودند؛ عاقل هم اونائی بودند که رفتند دوبی؛ آنتالیا ولی اوانی که رفتند راهیان عاشقند نه دیوانه...

بازم زائر شهدا نیستم از دور سلام

یاعلی