وقتی در 13 آبان ماه1358 بدون اطلاع امام خمینی یک عده دانشجو اقدام به تسخیر لانه جاوسی زدند، که بعد از این اقدام با مدیریت زیبا و انقلابی امام خمینی و انقلاب دوم نامیدن این اتفاق مدیریت آن را به دست گرفت تا بعضی از دوستان آن رابه قهقرا نبرند.. دوستانی که الان بعد از گذشت سی و چند سال علناٌ میگویند حاضر به عذرخواهی هستند.



به محض اطلاع اقدام دانشجویان خیلی از مردم جلوی لانه جاسوسی سابق تجمع واز این اقدام دانشجویان حمایت کردند؛ و امام خمینی نیز در پیامی این حرکت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامیدند.
به قول حاج سعید قاسمی وقتی از محسن وزوائی ازدانشجویان دانشگاه شریف سوال شد وقتی داشتی از لانه جاسوسی بالا میرفتی؛ با خودت داشتی چی فکر میکردی؟ جواب داد: با خودم گفتم یا از همین دیوار اوج میگیرم و به سمت آسمان میرم یا با سر میخورم زمین؛ این جمله معلوم می‌کند این شخص از روی جو زدگی و نفاق این حرفا نرفته سراغ تسخیر لانه جاسوسی، ولی چه بعضی از آن کسانی که موقع تسخیر لانه جاسوسی به آنها گفتند اسم شما چیست؟ جواب دادند: دانشجویان پیروی خط امام وهیچ وقت هیچ نامی آز آنها به میان نیامد و در همه بیانیه‌ها، نشست‌های خبری، سخنرانی‌ها، اعلام موضع تلویزیونی همه آنها را با نام دانشجویام پیروی خط امام میشناختند.
ولی چه شد کسانی که حاضر نبودند اسمی از آنها بیائد؛ اکنون بعضی از آنها حاضر به عذرخواهی از کار خود شده‌اند؟
وقتی ابراهیم اصغرزاده علناٌ در فروردین سال1393 در مصاحبه‌ای اعلام کرد: حاضرم بابت تسخیر سفارت آمریکا عذرخواهی کنم.
یا وقتی صادق زیباکلام به عنوان استراتژیست جناح اصلاح طلب میگه بخاطر تسخیر سفارت آمریکا عذرخواهی میکنم. شاید عبدالحسین روح‌الامینی از فاتحان لانه جاسوسی سابق آمریکا راست میگه:کسی که از تسخیر لانه جاسوسی پشیمان باشد از روی نفاق عمل کرده است و  از روی «جو» حمایت کرده است.


شاید از اول هم دوستان جناح چپ این قطار را اشتباهی سوار شده بودند. شایدم فکر میکنند اخلاق  ورفتار آمریکا عوض شده است واین آمریکا دیگر آن آمریکا نیست؛ دیگر شیطان بزرگ نیست نمیدانم خودشان باید جواب بدهند ولی از نظر ما  وامام خامنه‌ای این آمریکا همان آمریکا است.


درسته ماجرای پشیمانی و برائت جستن از این اقدام از همان ورز اول شروع شد،حاتم قادری و جواد مظفر دو دانشجوی دانشگاه ملی آن موقع و شهید بهشتی فعلی به دلیل حمایت امام از حرکت دانشجویان از لانه خارج شدند. سه روز بعد چند دانشجوی دیگر نیز با بیان این‌که هرچند تسخیر، یک حرکت ضد‌امپریالیستی است، اما این راه مبارزه با امپریالیسم نیست! از لانه خارج شدند.عباس عبدی پس از دوم خرداد 1376 در دیدار با باری روزن از کارکنان لانه جاسوسی آمریکا در ایران از اقدام خود اعلام برائت وپشیمانی کرد؛ شاید امثال این افراد زیاد باشند و جمله آقای
روح‌الامینی را تایید شود، ولی با دی به این دوستان گفت شاید شما از راه امام و پیروی از راه امام خسته شده باشید، ولی ما دانشجویان نسل جدیدهمچنان پیروی خط امام هستیم. اکثر آنهایی که از اقدام خود پشیمان هستند، الان در جناح اصلاح طلب جمع شدند، و حزب منحله مشارکت رو ایجاد کردند، و برادر رئیس جمهور دوران با اینکه سمت ریاست مجلس ششم را دارا بود، ریاست متحصین مجلس ششم را هم بر عهده گرفت، تماس گرفتن با کدخدا که آقا حمله کنید ما آماده تسلیم هستیم. شاید برای دوستان اصلاح طلب آمریکا کدخدا باشد، و همه کاره جهان؛ شاید دلشان میخواهد آمریکا برگردد و دیوار سفارت آمریکا را دیوار توبه میبینند؛ ولی باید این را هم بدانند ما دانشجویانی که فقط خاطرات تسخیر لانه جاسوسی را فقط شنیدیم؛ مایی که دوران آقا روح الله را درک نکردیم؛ مایی که بعد از دوران جنگ به دنیا آمدیم. ولی کاری با خاطرات شما که یکی از مهمترین خصوصیاتش اینه که هر روز آپگرید  و به روز میشه کاری نداریم. ما همچنان  پیروی رهبری  وخط رهبری هستیم. برای ما تسلیم به امر خدا بودن وراضی بودن خدا مهم است نه کدخدا  وشعار مرگ بر آمریکا از دهانمان نخواهد افتاد؛ تا وقتی جمهوری باشد شعار مرگ بر آمریکا سرخواهیم داد.


این دوستان که با خاطره سازی؛ واقدامات یکهوئی بن دنبال حذف شعار مرگ بر آمریکا هستند؛ باید بدانند تا ما کاخ سفید را حسینیه نکنیم؛ از پا نخواهیم نشست، شاید وقتی یک زمانی میگفتند در سفارت آمریکا همایش مرگ بر آمریکا برگزار میکنیم واونجا را تسخیر میکنیم ومیگیم مرگ بر آمریکا همه میخندیدند این شعار وهدف امروز ماهم مثل همان حرف و هدف گذشته‌ها است، و چقدر زیبا دکتر سعید جلیل در اینستا گرام خود نوشت:
هر رفتار خصمانه و جدید آمریکا علیه ایران موجب غنی سازی بیشتر شعار "مرگ بر آمریکا" خواهد شد.
خوبه دوستان و  طرفداران رابطه با آمیکا  وخود یانگی‌ها این جمله اقا سعید را روزی یکبار مرور کنند، تا هوس اقدام جدید و یا حتی زدن زیر میز در رابطه با برجام به سرشان نزند. نمیدونم شایدم به قول حاج سعید قاسمی کل دعوای ایران وآمریکا سر همین یک قطعه خاک است، بالاخره سفارت هر کشوری جزء خاک اون کشور بحساب میاد و الان قسمتی از خاک کدخدا در اشغال ایران است.و آمریکائی‌ها حتی جرات اعتراض هم ندارند. توی ژاپن یا کره جنوبی سربازان آمریکائی بیکار می‌شوند به ناموس آنها تجاوز می‌کنند، صدا از کسی در نمی‌آید و سیاست مداران آنها هم جرات اعتراض ندارند؛ ولی در ایران ایرانیها سفارت آنها را اشغال کرده است، هیچکس جرات اعتراض ندارد، ودر سفارت که در اصل لانه جاسوسی است، همایش‌های افق نو و مرگ بر آمریکا و همایش‌های ضدصهیونیستی برگزار می‌کنیم ولی یانکی‌ها جرات اعتراض ندارند.

خوبه نوکرها و جاسوس‌های پیدا و پنهان آمریکایی‌ها بدانند هر چقدر تبلیغ کنند و هر چقدر تلاش کنیم و هرچقدر به دنبال بزک کردن چهره آمریکا باشند؛ ما همچنان پیروی ولایت هستیم وهنوز بعد از 30 سال شعار هیهات من الذله را فراموش نمیکنیم.
یاعلی