۲۹ بهمن سال ۹۲ بود که سیاست‌های ۲۴بندی اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد؛ والان چیزی بیشتر از یکسال از ابلاغ این سیاست‌ها و ما تنها چیزی که در اقتصاد شاهد نیستیم؛ اقتصاد مقاومتی است.


در اقتصادی که در صنعت کشتی سازی آن به علت برخی رانت‌ها کشتی‌های ساخت داخل را تار عنکبوت میبندد, یا وقتی هواپیمای خطوط هواپیمائی با آن ایرباس‌های فوق مدرنش در کوه‌های آلپ سقوط می‌کند؛ کسی نمی‌گوید ایراد از هواپیمای ایرباس بود, یا وقتی ایرباس‌های فرانسوی خطوط هواپیمایی مالزی در آسمان خدا ناپدید می‌شود, ومثل داستان لاست در لایه های زمان گم می‌شوند.هفته بعدش یکی دیگه از این ایرباس‌ها سقوط می‌کند.جعبه سیاهش را هم کسی پیدا نمی‌کند. کسی نمی‌گوید خطوط هواپیمائی مالزی که به طور اتفاقی رئیس آن در انگلیس تیم‌داری می‌کند فرسوده است, فلان فلان خدایا مارا از بلاهای خطوط هواپیمائی مالزی حفظ کن.کسی نمیگوید هواپیماهای ایرباس امنیت ندارد.ولی تا یک هواپیمای ساخت داخل سقوط صدای همه در می‌آید که چرا هواپیما در داخل تولید کردید؛ ایهاالناس ما نمیتوانیم.

اقتصاد ضدمقاومتی جائی معنی میکند, که مدیران محیط زیست و وزارت نفت فشار بیاروند به مجلس و آخرین متد روز مدیریت را در جهان اجرا کنندغ و تولید بنزین پالایشگاه‌های داخل را به بهانه استاندارد نبودن و آلوده کردن هوا متوقف کرده؛ وبجای آن بروند بنزین درجه چندم از اروپا وارد کنند؛ تا هم ارز از مملکت خارج شود هم هر موقع دشمن خواست بتواند ایران را تهدید به قطع صادرات بنزین بکند و دوباره ما محتاج غرب شدیم. دوستان در مدیریت مدرن خود نفهمیدن که مدیریت انتخاب راحت ترین راه نیست. و میشد بجای متوقف کردن تولید بنزین پالایشگاه‌ها کیفیت آن را بالا برد تا نه ارز از مملکت خارج بشود و با واردات بنزین یک تهدید امنیتی برای کشور ساخته بشود.

اقتصاد مقاومتی از منظر دوستان یعنی افتخار به بازگشت شرکت پژو فرانسه به صنعت خودروسازی کشور بدون پرداخت غرامت وسرمایه گذاری مستقیم ونه حتی بدون واگذار کردن یک بازار فروش مطمئن!!آنهم با کلی منت وسرکوفت طرف فرانسوی که برای ما شرایط تعیین میکند بجای اینکه ما برای او شرایط تعیین کنیم.

اقتصاد مقاومتی در بین مردم ایران یعنی افتخار کردند به خریدن و استفاده کردن از کالای خارجی و نالیدن از نبود کار برای جوانان داخلی

اقتصاد مقاومتی برای مردم ایران یعنی اصراف کردن و نالیدن از کمبود منابع....

اقتصاد مقاومتی برای مسئولن ما یعنی هر چقدر به شرکت و نهاد شما بودجه تقصیص داده شد حتما خرجش کن جتی اگه خرج‌های اضافی باشد و اسراف بحساب بیاید مهم نیست؛ مهم این است که برای مجلس و سازمان‌هایی که قرار است بودجه نهاد شما را مشخص کنند, باور  کنند شما به این بودجه نیاز دارید و خدائی ناکرده از بودجه شما چیزی کم نشود.

اقتصادضدمقاومتی دوستان یعنی گفتن از خزانه خالی ولی خرج‌های میلیاردی برای استقبالی از کاروان دولت و سخنرانی 20 دقیقه رئیس جمهور

اقتصادضدمقاومتی یعنی واردات بی رویه میوه‌های خارجی با مجوزهای قدیمی

اقتصاد مقاومتی برای دولت یعنی واردات بی رویه خودروهای لوکس خارجی و گرفتن عوارض و مالیات برای تامین کسری بودجه

اقتصاد مقاومتی برای دوستان اینگونه تعریف شده است, برای ایجاد شغل و برای ساخت بیمارستان برای فعالیت‌های فرهنگی بودجه نیست ولی برای اینکه یک اجنبی بیاد به ما یاد بده چطوری فوتبال بازی کنیم؛هیچگونه کمبود منابع مالی نه تنها نیست بلکه پول مالیاتشو,پول دندون پزشکی,پول خشکشویی و پول بلیط هواپیماش برای دیدن خانوادشو به اضافه یک ماشین با راننده شخصی و کرایه خونش در بهترین نقطه تهران هم باید پبردازیم.

اقتصاد مقاومتی برای مدیران دولتی ما اینگونه تعریف شده است؛ پشتوانه ارزی پولی ما دلار باشد, ریسک عوض کردن این پشتوانه و بستن پیمانهای پولی دوجانبه با بقیه کشورها را بر عهده نگیرند؛ ولی با وعده‌های سرخرمن و تزریق مسکن اقتصاد ایران را سرپا نگه دارند, تا خدائیی نکرده دوران مدیریتشان 4 روز کمتر نشود.

اقتصادضدمقاومتی یعنی در یک توطئه و ضدوبندسیاسی یا بهتر بگویم در تنها نقطه ای که جناح چپ و راست با هم به تفاهم رسیدند؛ بیایی جهادسازندگی که روستاها را آباد میکرد از بین ببری.

اقتصادضدمقاومتی یعنی اقتصادمقاومتی را با اقتصادریاضتی یکی بکنی.

اقتصادضدمقاومتی یعنی به بسیج سازندگی اهمیت ندهی.

اقتصادضدمقاومتی  ایجاد اشتغال برای کارگران چینی وهندی و تایوانی و..... با واردات بی رویه  است.

اقتصاد ضد مقاومتی یعنی افتخار کردن به مونتاژ فلان مارک لوازم خانگی آسیای شرقی و فروش آن به اسم تولید داخلی

اقتصاد ضد مقاومتی یعنی وابستگی شدید بودجه به نفت وقیمت آن که برخلاف اصول اولیه سیاست‌های اقتصادمقاومتی توسط امام خامنه ای است؛و با کاهش قیمت نفت اقتصاد مملکت هم به تعطیلی ورکود کشیده می‌شود.

اقتصادمقاومتی برای تیم اقتصاد دولت یعنی پیاده کردن تئوری‌های اقتصادی غربی و آنهم از نوع بدترینش یعنی کینزی‌های جدید و نهادگرایان؛ تئوری‌ای  که توسط ایتالیا؛ یونان؛ پرتغال؛ اسپانیاو....... پیاده شد اقتصاد کشورشان به نابودی کشیده شد.

ربط این تئوری اقتصاد با اقتصادمقاومتی مدنظر رهبری در چیست دیگر خود دوستان باید پاسخگو باشند.

اقتصاد مقاومتی برای این دوستان یعنی ما نمی‌توانیم!!!!!!!!!!

اقتصادضدمقاومتی یعنی دلخوش کردن مردم به مذاکرات هسته ای و وعده‌های دروغین غرب........

اقتصادضدمقاومتی یعنی بر خلاف سخنان رهبرت, امامت دنبال کلید حجل مشکلات در لوزان, ژنو نیویروک باشی.

اقتصادضدمقاومتی یعنی فکر کنی مسئله غرب با ما فقط وفقط هسته ای وآنها اصلا با اسلام وشیعه بودن ما مشکل ندارند.

اقتصادضدمقاومتی یعنی همه مشکلات اقتصادی را به گردن تحریم‌ها بندازی.

اقتصادضدمقاومتی بجای اینکه برای حل مشکلات اقتصادی به تولید داخلی تکیه کنی بروی دنبال واردات.

اقتصادضدمقاومتی اقتصادربوی,یعنی طبق گفته بزرگترین مرجع تقلیدت بیش از 80 درصد اقتصاد کشورت ربوی باشد, یعنی اقتصاد بانک محور و درحالی که در همه دنیا بانک‌ها در حال ورشکت شدن هستند بانکهای کشورت روز به روز چاق‌تر بشوند و بزرگترین بنگاهدارهای اقتصادکشورت باشند.تو هم لایحه تقویت بانک‌ها رو به مجلس تقدیم کنی.




اقتصاد ضدمقاومتی یعنی باورنکنی بانک مترادف ربا است ربا هم جنگ با خداست.

اقتصاد ضد مقاومتی باور نکنی ربا جنگ با خداست وبگوئی بانک‌ها که موظف به اجرای اسلام نیستند.....

یاعلی